· فراهم نمودن زمینه مناسب برای حذف فرهنگ بیست گرایی
· تأکید بر اهداف آموزش و پرورش به جای تأکید بر محتوای کتابها
· فراهم نمودن زمینه مناسب برای حذف حاکمیت مطلق امتحانات پایانی در تعیین سرنوشت تحصیلی دانشآموزان
· افزایش بهداشت روانی محیط یاددهی ـ یادگیری یا کاهش فشار های روانی ناشی از نظام ارزشیابی موجود
در راستای تحقق این اهداف، ادعا شده است ارزشیابی توصیفی در پنج محور در نظام ارزشیابی تغییر و تحول ایجاد نموده است. که بسیاری از مشکلات و کاستی های ارزشیابی را برطرف می نماید. همچنین ادعا شده است که این تغییرات با تحولات جهانی در این حوزه، همزمان و همسو است (حسنی،1385).
مدیریت ِاجرای این طرح آزمایشی پس از اجرای پیش آزمایشی آن ابتدا در دفتر ارزشیابی تحصیلی و تربیتی در سال تحصیلی83-82 شروع و پس از انحلال این دفتر در حال حاضر با مدیریتِ واحد ارزشیابی تحصیلی و تربیتی دفتر آموزش و پرورش پیش دبستانی و ابتدایی وزارت آموزش و پرورش اجرای چهارمین سال آزمایشی خود را در تعداد محدودی از کلاسهای مدارس ابتدایی کشور تجربه می کند . طبق مصوبه شورای عالی آموزش وپرورش گروه اندازه گیری و ارزشیابی آموزشی پژوهشکده تعلیم وتربیت مسئولیت ارزشیابی از طرح را به عهده داشته است و در پایان سال تحصیلی 85-84 نتایج تحقیقات در مورد اجرای این طرح آزمایشی را به این شورا ارائه داده است.
در کتاب راهنمای یاد شده پنج محوری که از نظر مولف کتاب ، طرح ارزشیابی توصیفی در نظام ارزشیابی تغییر و تحول به وجود می آورد به شرح ذیل توضیح داده شده است:
محور اول : تغییر تأکید از ارزشیابی پایانی به ارزشیابی تکوینی
در رویکرد سنتی ارزشیابی، عمدتاً معلمان، تلاش مینمودند از نتایج یادگیری دانشآموزان ارزشیابی به عمل آورند و آن را به صورت نمره گزارش دهند. کمتر تلاش میشد که به نحوه و چگونگی یادگیری و بهبود آن توجه شود. در این الگوی جدید ارزشیابی، معلم، ارزشیابی را در خدمت یادگیری قرار میدهد؛ لذا نگاه وی به آن کاملاً تغییر میکند. ارزشیابیهای او به گونهای است که به یادگیری بهتر بینجامد. لذا ضعفهای عملکرد دانشآموزان و قوتهای آنها، برای این منظور بررسی میشود که راهی برای برطرف کردن و یا بهبود آنها یافت شود، نه این که صرفاً ضعفها منعکس شود. همچنین این الگوی ارزشیابی، موجب میشود معلم خود را همسفر یادگیری دانشآموزان بداند و با آنها در مسیر حرکت کند، نه کسی که در پایان راه ایستاده و منتظر است که مشاهده کند چه کسی زودتر به پایان راه (یادگیری) میرسد.
اگر یادگیری را جریانی هدفمند و پیوسته بدانیم که از مبادی آغاز و به نتایج میرسد؛ ارزشیابی هم جریانی پیوسته است که از مبادی آغاز میشود و به نتایجی میرسد؛ یعنی دوش به دوش یادگیری به پیش میرود؛ لذا ارزشیابی زمانی برای یادگیری و در جهت بهبود یادگیری خواهد بود که پیوسته اطلاعات مفیدی برای دانشآموزان از طریق بازخورد، فراهم آورد. با ترکیب و تحلیل اطلاعات به دست آمده از این نوع ارزشیابیها که طی مراحل مختلف گردآوری شده است، معلم می تواند تصمیمهای مناسب آموزشی درباره دانشآموز بگیرد.با این توضیحات روشن می شود که این الگوی ارزشیابی کاملاً پویا است و عنصری که پویایی آن را تشدید می نماید ارائه بازخورد های توصیفی است. تحقیقات زیادی نشان داده است که بازخوردهای توصیفی موجب بهبود یادگیری دانش آموزان می شود
محور دوم : تغییر مقیاس فاصلهای (20 – 0) به مقیاس ترتیبی (در حد انتظار، نزدیک به انتظار، نیازمند تلاش بیشتر)
در طول سالیان دراز، مقیاس مورد استفاده در کشور، مقیاس فاصلهای (نمره 20-0) بوده است و معلمان نتایج آزمونها را براساس آن به دانشآموزان و والدین، بازخورد دادهاند. این شکل از بازخورد به دلیل ابهام درتغییر و دقت زیاد در فواصل بین آن (هشتاد قسمتِ بیست و پنج صدمی )، رقابت برانگیز بوده ًبه همین دلیل است که در طول این سالها، نمرة بیست بسیار مورد احترام وتوجه بوده است. مقیاس ترتیبی(بیش ازحدانتظار،درحدانتظارو....) این مشکلات را ندارد، کمتر ایجاد رقابت مینماید و انعطاف پذیری بیشتری دارد؛ در طرح ارزشیابی توصیفی، جایگزین نمره در کارنامه است.
به سخن دیگر در حین فرایند یاددهی ـ یادگیری دانشآموزان، بازخورد ترتیبی یا فاصلهای دریافت نمیکنند. به واقع تصور میرود که دریافت این نوع بازخوردها از سوی معلم فرآیند یادگیری دانشآموزان را سست مینماید. در این طرح خلاء این بازخوردها را بازخوردهای توصیفی پر میکند. بازخوردهای توصیفی، بازخوردهایی با معناو مؤثری هستند که دانشآموزان را در جهت شناخت وضعیت پیشرفت یادگیری خود قرار میدهند وآنان همچنین ازاین طریق رهنمودهایی برای بهبود یادگیری دریافت میدارند.
تصور حذف بازخورد نمره برای بسیاری از معلمان، ناممکن است. به زعم آنها نمره اهرم انگیزشی قوی است و یکی از ابزارهای اقتدار معلم است، حذف آن خلاء بزرگی در جریان یادگیری ایجاد میکند. اما واقعیت این است که حذف نمره و هر گونه بازخورد غیر توصیفی، مشکلی ایجاد نمیکند. حتی به بهبود شرایط یادگیری هم میانجامد؛ زیرا بچهها دیگر نگران کسب نمره نیستند. آنها به دنبال شناخت اشتباه خود در فعالیتهای یادگیری هستند. والدین نیز از کودک نمره نمیخواهند بلکه از فرزندشان میپرسند که «امروز چه یاد گرفتهای؟» حذف نمره، حذف یکی از عوامل استرسزا است. بنابراین در کلاس شرایطی فراهم میشود که مسافر کوچک سفر یادگیری سفرش را با آرامش خاطر دنبال کند
محور سوم: تنوعبخشی به ابزارهای جمعآوری اطلاعات
فعالیت ارزشیابی تحصیلی با دو فعالیت جزیی : الف) جمعآوری اطلاعات ، ب) داوری درباره وضعیت یادگیری دانشآموزمشخص می گردد. درفعالیت نخست، معلم اطلاعاتی را از وضعیت یادگیری دانشآموز جمعآوری مینماید. در شیوه سنتی این اطلاعات عمدتاً از طریق آزمونهای مداد ـ کاغذی (امتحان) یا پرسشهای کلاسی جمع آوری میشد.اما در این طرح ابزارهای جمعآوری اطلاعات متنوع شده اند و علاوه بر آنها ابزارهای دیگری چون پوشةکار، ابزارهای ثبت مشاهده، تکالیف درسی و آزمونهای عملکردی نیز مورد استفاده قرار میگیرند.این ابزارها اطلاعات بیشتر و وسیعتری را برای معلم، آماده میسازد و بنابراین هم اعتبار اطلاعات به سبب تنوع در ابزارها بیشتر میشود و هم قضاوت و داوری معلم واقعی تر و منصفانهتر خواهد شد.اساس کار در تنوعبخشی به ابزارهای گردآوری اطلاعات از وضعیت یادگیری دانشآموز، واقعیتر کردن اطلاعات است که همان مشاهده کودک در حین فعالیت و بررسی آثار و محصولات یادگیری اوست
محور چهارم: تغییر در ساختار کارنامه
کارنامه تحصیلی که در این طرح "گزارش پیشرفت" نام گرفته است به طور کلی مفصلتر و اندکی عمیقتر به گزارش رشد و پیشرفت دانشآموز می پردازد. بر خلاف کارنامه کمی ،که شامل فهرستی از نام دروس و نمره ها است، گزارش پیشرفت تحصیلی به شکل توصیفی، از وضعیت دانشآموز اطلاعاتی به والدین میدهد. همچنین در این گزارش تنها به وضعیت درسی صرف توجه نمیشود، بلکه به ابعاد عاطفی، جسمانی و اجتماعی توجه شده است. در گزارش پیشرفت تحصیلی والدین به روشنی درمی یابند که در چه بخش از انتظارات آموزشی، احتمالاً کودکشان مشکلاتی دارند وبا توجه به آن مشکلات توصیههایی را برای بهبود عملکرد تحصیلی فرزندشان دریافت مینمایند.
محور پنجم: تغییر در مرجع تصمیمگیرنده درباره ارتقاء دانشآموزان
در نظام سنتی ارزشیابی تحصیلی، تصمیمگیری درباره ارتقاء به نمرهای امتحان پایانی دانشآموز بستگی دارد. طبق شرایطی که از پیش تعیین شده است و بر اساس نمره های کسب شده مشخص میشود که آیا دانشآموز میتواند به پایه بالاتر ارتقاء یابد یا این که باید تکرار پایه بنماید. این تصمیمگیری را حتی در سالهای اخیر به عهده رایانه گذاشتهاند و رایانه به راحتی مشخص میکرد که فردی اجازه ارتقاء دارد یا نه!
اما در الگوی ارزشیابی توصیفی به سبب اینکه اطلاعات جمعآوری شده متنوع بوده، و شامل دادههای کمی و کیفی است، تحلیل و ترکیب این دادههاو تصمیم های آموزش مبتنی بر آن، از جمله تصمیمگیری درباره ارتقاء یا عدم ارتقاء دانشآموزان به عهدة معلم وشورای مدرسه است. در این الگوی ارزشیابی به معلم اختیار تصمیمگیری تفویض میشود، زیرا وی لایقترین فردی است که درباره دانشآموز میتواند تصمیم بگیرد.
در این الگو، معلم براساس شواهد گردآوری شده از فرآیند پیشرفت دانشآموز به دانشآموز اجازه ارتقاء میدهد. در صورتی که دانشآموزی بعد از انجام مداخلههای طولی و عرضی (در پایان سال تحصیلی و در بین سال تحصیلی) به حد مطلوب نرسید؛ پیشنهاد تکرار پایه را به مدیر و شورای مدرسه میدهد و شورا براساس شواهد موجود درباره آن تصمیمگیری مینماید. لذا ارزشیابی توصیفی تکرار پایه را تنها به عنوان یک مداخله در روند تحصیلی کودک میپذیرد و زمانی این مداخله انجام میشود که مشخص شود تکرار پایه برای کودک تأثیر مثبت خواهد داشت.
با توجه به آنچه که گفته شد و بر خلاف تصورات اشتباه و رایج، ارزشیابی توصیفی با ارتقاء خود به خود تفاوت دارد . زیرا در ارتقاء خود به خود تکرار پایه وجود ندارد و دانش آموزان بر اساس سن ارتقاء می یابند. اما در این روش ارتقاء و تکرار پایه منطقی تر و متناسب با نیاز آموزشی دانش آموز می شود. همچنین در این طرح، ارزشیابی از فعالیتهای کلاسی حذف نمی شود بلکه ارزشیابی در خدمت بهبود یادگیری دانش آموزان قرار می گیرد به ویژه دانش آموزانی که ضعف عملکرد درسی داشته باشند(محمد حسنی،1385)
سید محمد هاشمی